نوشته هایی از جنس دل

בلـ گـیجـﮧ گـِــرفتــﮧ امــ ؛

 בر صِفــــر مُ
طلــَـق ذوب ميشَــوَمــ

 وَقتـــے بـــِه ڪَفــش هـــايـتــ

 ڪِنـــار ڪَفـش هـــايـش فِ
ڪــر مے ڪُنــمــ ...


†ɢα'§ : <-TagName->

یک شنبه 29 ارديبهشت 1392برچسب:, 11:8 AM |- امیر -|

حس قشنگیه
 یكی نگرانت باشه،
 یكی بترسه از اینكه یه روز از دستت بده.
 سعی كنه ناراحتت نكنه،
 حس قشنگیه ...
 وقتی ازش جدا میشی:اس ام اس بده
 عزیز دلم رسید؟
 قشنگه: یهو بغلت كنه،
 یهو . . . تو ی جمع .. در گوشت بگه دوست دارم،
 بگه كه حواسم بهت هست.
 حس قشنگیه ازت حمایت كنه،وقتی حق با تو نیست ...
 آره ...
 دوست داشتن همیشه زیباست ...!!!


†ɢα'§ : <-TagName->
ℭoη†iηuê
دو شنبه 23 فروردين 1392برچسب:, 12:50 AM |- امیر -|

چیزیم نیست کمی خرد و خمیرم فقط همین
 کم مانده است بی تو بمیرم فقط همین
 از هرچه بود و نیست گذشتم ولی هنوز
 در مرز چشمهای تو گیرم فقط همین
 با دیدنت زبان دلم بند آمده است
 عاشق شدم که لال نمیرم فقط همین .....


†ɢα'§ : <-TagName->
ℭoη†iηuê
دو شنبه 15 مهر 1391برچسب:, 12:43 AM |- امیر -|

یه اتاقی باشه گرم گرم...روشن روشن...تو باشی منم باشم...کف اتاق سنگ باشه...سنگ سفید
 تو منو بغل کنی که نترسم...که سردم نشه...که نلرزم
 اینجوری که تو تکیه دادی به دیوار پاهاتم دراز کردی...منم اومدم نشستم جلوتو بهت تکیه دادم...با پاهات محکم منو گرفتی...دو تا دستاتم دورم حلقه کردی
 بهت میگم:چشماتو میبندی؟
 میگی:آره
 بعد چشماتو میبندی
 بهت میگم:برام قصه میگی؟تو گوشم؟
 میگی:آره!
 بعد شروع میکنی آروم آروم تو گوشم قصه گفتن...یه عالمه قصه طولانی و بلند که هیچوقت تموم نمیشن...میدونی؟
 میخوام رگ بزنم...رگ خودمو...مچ دست چپمو...یه حرکت سریع...یه ضربه عمیق
 بلدی که؟؟؟
 ولی تو که نمیدونی...چشماتو بستی...نمی دونی...
 من تیغو از جیبم در میارم...نمیبینی که سریع میبرم...نمیبینی خون فواره میزنه رو سنگای سفید...نمیبینی که دستم میسوزه و لبم رو گاز میگیرم که نگم آخ...!
 که چشماتو باز نکنی و منو نبینی...
 تو داری قصه میگی!!!
 دستمو میذارم رو زانوم...خون از دستم میریزه رو زانوم و از زانوم میریزه رو سنگ...
 قشنگه مسیر حرکتش...
 حیف که چشمات بستست و نمیتونی ببینی
 بغلم کردی...میبینی که سرد شدم...محکمتر بغلم میکنی که گرم بشم...میبینی نامنظم نفس میکشم...
 تو دلت میگی:آخی..دوباره نفسش گرفت...!
 میبینی هرچی محکمتر بغلم میکنی سردتر میشم...میبینی دیگه.......نفس نمیکشم!
 چشماتو باز میکنی....میبینی....
 .
 .
 .
 من مردم....
 میدونی؟؟؟
 میترسیدم خودمو بکشم...از سرد شدن...ازتنهایی مردن...از خون دیدن...وقتی بغلم کردی
 .
 .
 .
 دیگه نترسیدم...!
 مردن خوب بود...آروم آروم!
 گریه نکن دیگه...من که دیگه نیستم چشماتو بوس کنم بگم:خوشگل شدیا...
 گریه نکن دیگه...خب؟؟
 .
 .
 دلم میشکنه!!!!!


†ɢα'§ : <-TagName->
دو شنبه 24 شهريور 1391برچسب:, 12:39 AM |- امیر -|

آنکه می‌گوید دوستت می‌دارم
 خنیاگرِ غمگینی‌ست

 که آوازش را از دست داده است.

 ای کاش عشق را
 زبانِ سخن بود

 هزار کاکُلی شاد
 در چشمانِ توست
 هزار قناری خاموش
 در گلوی من.

 عشق را
 ای کاش زبانِ سخن بود



 آنکه می‌گوید دوستت می‌دارم
 دلِ اندُه‌گینِ شبی‌ست
 که مهتابش را می‌جوید.

 ای کاش عشق را
 زبانِ سخن بود

 هزار آفتابِ خندان در خرامِ توست
 هزار ستاره‌ی گریان
 در تمنای من.

 عشق را
 ای کاش زبانِ سخن بود.


 احمد شاملو


†ɢα'§ : <-TagName->
یک شنبه 21 مرداد 1390برچسب:, 8:6 PM |- امیر -|

جایی هست که دیگه کم میاری

 از اومدنا , رفتنا , شکستنا . .. .

 جایی که فقط میخوای یکی باشه ،

 یکی بمونه نره واسه همیشه کنارت باشه

 من الان اونجام .....!


†ɢα'§ : <-TagName->
یک شنبه 12 مرداد 1390برچسب:, 8:45 PM |- امیر -|

همیشه غمگین ترین و رنجورترین لحظات انسان

توسط کسی ساخته می شود که..

شیرین ترین و شاد ترین لحظات را برای او ساخته است…


†ɢα'§ : <-TagName->

شنبه 5 مرداد 1390برچسب:, 5:37 PM |- امیر -|

گذشته هایی که حالمان را گرفته است…

آینده ای که حالی برای رسیدنش نداریم..

و حال هم حالمان را به هم میزند…

چه زندگی شیرینی !!!

 


†ɢα'§ : <-TagName->
شنبه 5 مرداد 1390برچسب:, 5:31 PM |- امیر -|

 

چکار به حرف مردم دارم؟زندگی من همین است،شب که میشود…
عاشقانه ای می نویسم وخیره می شوم به “عکست”…
وباخودفکرمیکنم مگرمیشود.. تو را “دوست نداشت”..!





 


†ɢα'§ : <-TagName->
یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, 8:20 PM |- امیر -|

در یک روز خزان پاییزی پرستویی را در حال مهاجرت دیدم به او گفتم:

 چون به دیار یارم میروی به او بگو دوستش دارم ومنتظرش می مانم.

 بهار سال بعد پرستو نفس نفس زنان آمد.

و گفت:

دوستـــــش بدار ولی منتظــــــــر
ش نمـــــــــان...
.

 


†ɢα'§ : <-TagName->
شنبه 4 تير 1390برچسب:, 12:49 AM |- امیر -|

ϰ-†нêmê§

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد